تحلیل زبان بدن پزشکیان و ثابتی

تحلیل زبان بدن: از حالت انقلابی پزشکیان تا حالت بازجویانه‌ی ثابتی

بابک مجیدی، انصاف نیوز: محسن عبدالهیان متخصص زبان بدن درباره زبان بدن پزشکیان و امیرحسین ثابتی در برنامه‌ی جهان آرا می‌گوید مسعود پزشکیان کاملا آگاه نسبت به برنامه و حالت تهاجمی مجری رفتار کرد ولی از رفتار کنترل شده او سورپرایز شد چون احتمال حملات تند و هجومی‌تر را می‌داد.

در عین حال رفتار او مثل یک انقلابی عاقلانه بود و مثل مجری برنامه یک انقلابی متعصبانه و کورکورانه نبود. او همچنین می‌گوید حالت رفتار ثابتی به گونه‌ای است که در موقع طرح سوالات شبیه به بازجوها رفتار می‌کند و حالت نفرت در او وجود داشت. اما پزشکیان رفتاری از خود نشان داد که گویی کاملا از خودش اطمینان کامل دارد.

تحلیل زبان بدن

در روزهای گذشته مسعود پزشکیان وزیر سابق بهداشت دولت اصلاحات و همچنین نماینده ادوار مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی با برنامه‌ی جهان آرا با اجرای امیرحسین ثابتی به گفتگو نشست.

انصاف نیوز بعد از انجام این گفت‌وگو به سراغ محسن عبدالهیان متخصص تحلیل رفتاری زبان بدن و صورت رفته است تا زبان بدن مسعود پزشکیان به همراه امیرحسین ثابتی را تحلیل کند. خلاصه این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

تحلیل شما از گفت‌وگوی آقای پزشکیان در برنامه ی جهان آرا چیست و زبان بدن ایشان را شما چطور تحلیل می کنید؟

در وهله اول باید عرض کنم، اگر ما فقط زبان بدن آقای پزشکیان را تحلیل کنیم، شاید خیلی اتفاق خاصی نیافتد. مجری برنامه جهان آرا، چون به نوعی گرایش خاص سفت و سخت دارد، این تعصب در او هست. من به بد و خوب آن کاری ندارم. به هر حال برنامه یک تعصبی بر روی گرایش خود دارد و چون مجری هم کارشناس و هم مجری هستند، متقابلا باید کنش و واکنش با آقای پزشکیان را با هم بررسی کنیم.

تحلیل زبان بدنچیزی که من می‌بینم این است که به نظرم این نشست اتفاق جالب توجهی بود و در مصاحبه‌ای که انجام شد، اولین مورد این بود که هردو نفر داشتند چیزی را پنهان می‌کردند (دست‌های گره شده آقای پزشکیان و یک دست گاهی پنهان مجری یکی از مشخصه‌های این پنهان‌کاری بود).

آن هم برنامه‌ریزی بود که از قبل برای این برنامه انجام شده بود. یعنی به نوعی هر دو یعنی آقای پزشکیان و امیرحسین ثابتی مجری برنامه می‌دانستند که دارند برای یک دلیل خاص این برنامه را اجرا می‌کنند. و به نظرم  این هم به یک نیت خیر و آن به نوعی خیز برداشتن برای تهییج مردم برای انتخابات بود. این نیت، در همه‌ی دنیا یک امر طبیعی است.

من دیدم آقای پزشکیان در بخش‌هایی به درماندگی می‌رسیدند. البته این درماندگی واژه‌ای است که در بحث زبان صورت و بدن از آن استفاده می‌کنیم و به آن معنا نیست که فرد واقعا درمانده شده است. حرکتی که سر روی دست گرفته می‌شود یعنی وزن سر روی دست می‌افتد و یا سر بین دست‌ها گرفته می‌شود، به این حرکت درماندگی می‌گوییم.

تحلیل زبان بدناین جا جایی است که ممکن است طرف خسته باشد. حتی چون مسائلی را انقدر می‌داند که حالا بخواهد توضیح دهد، خیلی طول می‌کشد و جایی برای گفتن نیست، به همین دلایل ممکن است این حالت‌ها پیش بیاید.

از این موضوع من می‌خواهم یک نتیجه بگیرم. این نتیجه نشان می‌داد آقای پزشکیان شاید خیلی تمایل به بحث انتخابات و ورود به این مقوله را نداشت، اما برای مصلحت نظام، کشور و انتخابات قبول کرد به این عرصه در این برهه ورود کرده و برای آن تلاش کند.

این برداشتی است که من از رفتار آقای پزشکیان کردم. اما نه اینکه بگویم ایشان اصلا نمی‌خواست در این نشسست حضور داشته باشد. آقای پزشکیان خیلی حرف برای گفتن داشت. خوشبختانه حرف‌هایش را با صراحت گفت، مجری هم خیلی خوب استقبال کرد و خیلی هم خوب دم به دم آقای پزشکیان داد که این بحث ادامه پیدا کند.

عملا می‌توانم بگویم این مصاحبه شوی تبلیغاتی خیلی خوبی برای انتخابات بود. واقعا تحریک کننده و تهییج کننده بود. خیلی از مسائلی که خیلی‌ها را می‌توانست به این نتیجه برساند که من نمی‌خواهم رای بدهم، این برنامه می‌توانست هدفی که داشتند را به نتیجه برساند، خیلی تحت تاثیر قرار بگیرند که بیایند دوباره در گود انتخابات وارد شوند.

از نظر شما در این مصاحبه، زبان بدن آقای پزشکیان در چه سطحی است؟ شما چه نمره‌ای به ایشان می‌دهید؟

من نمره عالی نمی‌توانم به ایشان بدهم. به خاطر همان حرکات درماندگی که مشخص بود. امیدوارم شما تعریف آن را متوجه شده باشید و این تعریف بیاید. یک وقت قصد جسارت به کسی نیست. این واژه‌ی قشنگی نیست اما اصطلاح است.

با توجه به استفاده از آن‌ها نمی‌توانیم بگوییم زبان بدن پرفکت و عالی و بی نقص بود. به عنوان کسی که این همه سال در زمینه‌ی سیاسی و دیپلماسی تجربه دارد، یک مقدار خسته بودن ایشان را می‌رساند و این مسئله را به عنوان یک نقطه ضعف در زبان بدن می‌توانیم ببینیم. اما به نظر من آقای پزشکیان به طور کلی خوب ظاهر شدند.

از کدام بخش‌های این مصاحبه لذت بردید؟ کدام رفتار زبان بدن آقای پزشکیان شما را تحت تاثیر قرار داد؟

در جاهایی آقای پزشکیان با اینکه بر روی صورتشان ماسک داشتند اما در موضوعی ندیدم روی آنچه که تاکید داشتند هیچوقت با نفرت صحبت کنند. ایشان وقتی تاکید می‌کردند فقط با خشم صحبت می‌کردند.

رابطه‌ی بین تاکید و خشم این است که خشم یعنی اراده‌ی انسان. وقتی خشم را در انقباض عضلات و بدن می‌بینیم که در دست ایشان زیاد و در چهره‌شان هم با اینکه ماسک داشتند دیده می‌شد، یعنی اراده و جدیتشان روی موضوعی بدون تعصب، یعنی عاقلانه و معقول فکر کردن و سازنده دنبال موضوعی بودن است.

ایشان خیلی کمتر گارد گرفتند و این خیلی رفتار حرفه‌ای بود. ما دوبار دیدیم که ایشان دست به سینه شود و گارد بگیرد. حتی یک جایی عقب نشینی هم می‌کردند که ما به این «عقب نشینی معنادار» می‌گوییم. یعنی عقب نشینی که همراه با دست به سینه نشستن باشد، ربطی به موضوعی نداشت که بخواهند آن را پنهان کنند.

مشخص است که در این مدت ایشان اراده ای بر روی تفکرات خودشان داشتند و با همان اراده کارش را انجام داده است. درست، اشتباه یا هرچه که بود، حد توان فکری ایشان همین بود و هرکسی هم همین است.

من کارشناس سیاسی نیستم که بگویم ایشان کارش خوب یا بد بوده است. فقط این را می‌توانم بفهمم کاری را که انجام داده بدون تعصب بوده و الان هم خیلی محکم و بااراده درباره‌ی آن حرف می‌زند و این یعنی سلامت فکری درباره‌ی کسی که کار خودش را انجام داده است.

در چهره‌ی مجری یک جاهایی نفرت را دیدیم. این نفرت یعنی تعصب. وقتی پای تعصب وسط می‌آید، عملا منطق باید دست و پایش را جمع کند و خیلی جاها آن کسی که تعصب نشان می‌دهد باید دنباله‌روی کند.

کسی که تعصب دارد یعنی در یکسری جاها یکسری چیزها را نمی‌داند اما چون افراد دیگری می‌گویند پس اوکی است. آقای پزشکیان این را نداشت. مجری هم البته حق داشت. بالاخره ایشان خیلی جوان هستند و تجربه‌ی آقای پزشکیان در این زمینه خیلی بیشتر است.

به نظرم آقای پزشکیان این برتری را داشت که هر صحبتی کرد اراده نشان داد. تعصب و کورنگری نشان نداد. حتی جایی که از ایشان سوال شد «شما انقلاب را اول انقلاب قبول داشتید که شاه باید برود یا نه»، ایشان وقتی به این مسئله پاسخ داد خیلی انقلابی و بعنوان یک انقلابی منطقی جواب داد نه یک انقلابی با دیدگاه‌های کورکورانه‌ی متعصب‌گونه.

وقتی ما می‌دیدیم مجری درباره‌ی یکسری موارد صحبت می‌کرد، در چهره‌ی ایشان تمسخر و نفرت می‌آمد. این‌ها مسائلی، درباره یک مسئله‌ی متعصب‌گونه است. صرفا از یک آدم جوان و خام می‌شود این‌ موارد را دید. البته الحق مجری هم واقعا خیلی خوب عمل کرد.

در بخش‌هایی از این مصاحبه، من چهره‌ی خبرنگار را می‌دیدم که موقعی که سوال می‌کند، سرشان پائین است و دارند به کاغذ‌ها نگاه می‌کنند. این را شما چطور تحلیل می‌کنید؟

این زبان بدن از بالا نگاه کردن است و دو معنا می‌تواند داشته باشد؛ یکی رو برگرداندن است. یک وقت‌هایی به بهانه‌ی نگاه کردن به کاغذها رو برگرداند.

ما وقتی روبرگرداندن را نشان می‌دهیم، یعنی حرف‌های طرف مقابل‌مان یا حرف‌های خودمان یا هردو را اصلا قبول نداریم. دوم اینکه وقتی که  مجری برنامه به کاغذها نگاه می‌کرد خیلی دنبال اعداد و ارقامی که از قبل نوشته بود، دنبال آن‌ها می‌گشت تا بتواند چیزهایی را که به عنوان موارد پرسشگری یا زیر سوال بردن آقای پزشکیان و اصلاح طلب‌ها را داشت نگاه کند و خیلی نگران بود که آن‌ها را از دست ندهد.

تحلیل زبان بدن

اما در یک جایی من دیدم کاملا از بالا برخورد کردند و این توهین آمیز است. وقتی کسی در جای مجری می‌نشیند، این رفتار توهین آمیز می‌شود. خیلی از زاویه‌ی بالا با آقای پزشکیان برخورد کرد و در جایی که من دیدم و حرفی که خودشان می‌زدند را هم قبول نداشتند و رو برگرداندند و به کاغذها نگاه کردند.

همان طور که عرض کردم، این دقیقا نشان می‌دهد که مجری از قبل دارد جهت‌دار صحبت می‌کند. فکر نمی‌کنم از اصولگرایان این چیز عجیبی باشد. چون اصولگرایان همیشه خیلی متعصب‌گونه و جهت‌دار صحبت می‌کنند.

در بخش‌هایی از مصاحبه راجع به این موضوع صحبت می‌کردند که «من مخالف استیضاح رئیس جمهور و وزیر هستم». این  صحبت‌ها از جانب یک نماینده مجلس است که خودشان هم قبلا وزیر بودند. در این بخش زبان بدن ایشان را چطور تحلیل می‌کنید؟

چه سوال خوبی کردید. کاملا یک پنهان‌کاری بزرگ پشت آن بود. اما از چه جنسی؟ ما یک نوع فریبکاری داریم که به آن فریبکاری غرور آمیز می‌گوییم. این نوع فریبکاری زمانی انجام می‌شود که فردی نه برای خود که برای مصلحت جامعه‌ای یا تعداد افرادی یا یک نفر دیگر، می‌آید به پنهان‌کاری و یا حتی دروغگویی دست می‌زند.

به نظر من آقای پزشکیان در اینجا داشت چیزی را پنهان می‌کرد. آن موضوعی که داشت پنهان می‌کرد این بود، اگر بخواهد با جایگاهی که به لحاظ سیاسی دارند درباره‌ی آن صحبت کند، مشکلی برایش پیش می‌آید و یا این صحبت‌ها اصلا صلاح نیست که گفته شود.

یعنی شما می‌گویید یک پنهان‌کاری قصدی بود؟

باید طور دیگری سوال را مطرح کنیم. این پنهان کاری که خدمتتان عرض می‌کنم از این جهت بود که بله قصدی در آن وجود داشت. اما این قصد به این جهت نبود که بخواهند کسی را گول بزنند یا بخواهند دروغ بگویند. بالاخره ایشان در مسائل سیاسی کشور دخیل هستند.

دلیلی ندارد مسائل سیاسی کشور را همه‌ی مردم بدانند و در یک رسانه درباره‌ی آن صحبت شود. بعضی از موضوع‌ها هست، اگر کسی بخواهد توضیح دهد باید ۴۰ سال را توضیح دهد و حداقل ۴۰ ساعت برنامه نیاز دارد.

منظور من این است، ایشان چیزهایی را در این مورد نگفتند. یک مسائلی بود که صلاح ندیدند بگویند. نه اینکه بخواهند مجری را گول بزنند و مثلا مجری را ساکت کنند یا مردم را گول بزنند. حس می‌کنم خودشان معذب بودند و این معذب بودن در کلامشان هم جاری بود. بارها هم گفتند و به آن اشاره کردند و آن لحظه در رفتارشان کاملا دیده می‌شد.

همین بود که مجری هم درک کرد. دقیقه‌ی ۲۹ مجری زبان بدنش را باخت اما بعد خود را جمع و جور کرد و دوباره از طریق اطلاعات آماری که به ایشان داده می‌شد توانست تقابل کند.

نقاط قوت مجری در مقابل آقای پزشکیان چه بوده است؟

نقاط قوت مجری این بود که کمترین حرکات را نشان می‌داد. یعنی به عنوان یک مجری هیجانات ایشان خیلی درونی‌تر بود. البته برای من نه، برای انظار عمومی. من کارم این است که ریزترین حرکات چهره و بدن را تحلیل کنم و برای من حرکاتشان خیلی درشت بود اما به عنوان یک مجری جناحی متاثر، حرکات و کنترلشان خوب بود.

نکته دیگر اینکه خیلی صادقانه به دنبال صلاح مملکت بودند. این را در رفتارشان می‌فهمیدیم. جایی که ناامید می‌شد به خاطر این نبود که بخواهد به کسی صدمه‌ای بزند. یعنی از دید خودشان خیلی خیرخواهانه داشتند برای صلاح مملکت تلاش می‌کردند و این در حرکات، رفتار، حرف‌هایشان مشخص بود و هنوز آنقدر آدم سیاستمدار پیچیده‌ای نبودند.

موضوع دیگری در پایان است؟

موضوعی که آقای پزشکیان خیلی به آن اعتقاد داشتند این بود که گفتند من برنامه‌ای داشتم که همه‌ی مردم تحت پوشش آن برنامه رفاهی قرار بگیرند. به این خیلی اعتقاد داشتند، راست می‌گفتند و در این موضوع هم خیلی خشمگین شدند. انگار واقعا نگذاشتند این اتفاق رقم بخورد.

مورد دیگر که ما می‌توانیم در فشار متعصب گونه از سمت مجری و گروه حزبی ایشان ببینیم، آقای ثابتی گفتند حرف‌هایمان به هم نزدیک می‌شود و داریم یکی می‌شویم، انگار با این حرف دارند به زور به خورد آقای پزشکیان یا جامعه می‌دادند، که هرجا حرف‌هایمان با شما یکی شود یعنی حرفی را که ما می‌گوییم شما هم بزنید، درست است وگرنه مسیر اشتباه است. این کاملا در رفتارشان واضح بود و اصلا نیازی به زبان بدن نبود که بعدا در دقیقه ۳۰:۲۸ هم به ناامیدی رسیدند.

یک موضوع دیگر از آقای پزشکیان در پاسخ به این سوال که مجری پرسید آیا فکر می‌کنید آمریکا تحریم ها را لغو می‌کند؟ آقای پزشکیان گفتند نمی‌دانم و طوری پاسخ دادند که انگار اصلا با این موضوع و مباحث مربوط به آن درگیر نیستند و هیچ حدس و گمانی ندارند. قسمت اول حقیقی بود که نمی‌دانستند اما قسمت دوم را پنهان کردند و علت آن، اضطراب شدید نسبت به این موضوع و نشدن آن بود.

دست‌های مردّد ایشان در زیر میز با گردن و سر ایشان که متمایل به یک سمت است نشان از امید روی خط مرز ایشان به این موضوع می‌دهد و اینکه برایشان اهمیت بسیار بسیار زیادی است.

متن کامل این تحلیل در تاریخ 14 اسفند ۱۳۹۹ در وب‌سایت انصاف‌نیوز منتشر گردیده است.

لینک مقاله تحلیلی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید