بایگانی برچسب برای: زبان بدن

تحلیل زبان بدن پزشکیان و ثابتی

تحلیل زبان بدن: از حالت انقلابی پزشکیان تا حالت بازجویانه‌ی ثابتی

بابک مجیدی، انصاف نیوز: محسن عبدالهیان متخصص زبان بدن درباره زبان بدن پزشکیان و امیرحسین ثابتی در برنامه‌ی جهان آرا می‌گوید مسعود پزشکیان کاملا آگاه نسبت به برنامه و حالت تهاجمی مجری رفتار کرد ولی از رفتار کنترل شده او سورپرایز شد چون احتمال حملات تند و هجومی‌تر را می‌داد.

در عین حال رفتار او مثل یک انقلابی عاقلانه بود و مثل مجری برنامه یک انقلابی متعصبانه و کورکورانه نبود. او همچنین می‌گوید حالت رفتار ثابتی به گونه‌ای است که در موقع طرح سوالات شبیه به بازجوها رفتار می‌کند و حالت نفرت در او وجود داشت. اما پزشکیان رفتاری از خود نشان داد که گویی کاملا از خودش اطمینان کامل دارد.

تحلیل زبان بدن

در روزهای گذشته مسعود پزشکیان وزیر سابق بهداشت دولت اصلاحات و همچنین نماینده ادوار مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی با برنامه‌ی جهان آرا با اجرای امیرحسین ثابتی به گفتگو نشست.

انصاف نیوز بعد از انجام این گفت‌وگو به سراغ محسن عبدالهیان متخصص تحلیل رفتاری زبان بدن و صورت رفته است تا زبان بدن مسعود پزشکیان به همراه امیرحسین ثابتی را تحلیل کند. خلاصه این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

تحلیل شما از گفت‌وگوی آقای پزشکیان در برنامه ی جهان آرا چیست و زبان بدن ایشان را شما چطور تحلیل می کنید؟

در وهله اول باید عرض کنم، اگر ما فقط زبان بدن آقای پزشکیان را تحلیل کنیم، شاید خیلی اتفاق خاصی نیافتد. مجری برنامه جهان آرا، چون به نوعی گرایش خاص سفت و سخت دارد، این تعصب در او هست. من به بد و خوب آن کاری ندارم. به هر حال برنامه یک تعصبی بر روی گرایش خود دارد و چون مجری هم کارشناس و هم مجری هستند، متقابلا باید کنش و واکنش با آقای پزشکیان را با هم بررسی کنیم.

تحلیل زبان بدنچیزی که من می‌بینم این است که به نظرم این نشست اتفاق جالب توجهی بود و در مصاحبه‌ای که انجام شد، اولین مورد این بود که هردو نفر داشتند چیزی را پنهان می‌کردند (دست‌های گره شده آقای پزشکیان و یک دست گاهی پنهان مجری یکی از مشخصه‌های این پنهان‌کاری بود).

آن هم برنامه‌ریزی بود که از قبل برای این برنامه انجام شده بود. یعنی به نوعی هر دو یعنی آقای پزشکیان و امیرحسین ثابتی مجری برنامه می‌دانستند که دارند برای یک دلیل خاص این برنامه را اجرا می‌کنند. و به نظرم  این هم به یک نیت خیر و آن به نوعی خیز برداشتن برای تهییج مردم برای انتخابات بود. این نیت، در همه‌ی دنیا یک امر طبیعی است.

من دیدم آقای پزشکیان در بخش‌هایی به درماندگی می‌رسیدند. البته این درماندگی واژه‌ای است که در بحث زبان صورت و بدن از آن استفاده می‌کنیم و به آن معنا نیست که فرد واقعا درمانده شده است. حرکتی که سر روی دست گرفته می‌شود یعنی وزن سر روی دست می‌افتد و یا سر بین دست‌ها گرفته می‌شود، به این حرکت درماندگی می‌گوییم.

تحلیل زبان بدناین جا جایی است که ممکن است طرف خسته باشد. حتی چون مسائلی را انقدر می‌داند که حالا بخواهد توضیح دهد، خیلی طول می‌کشد و جایی برای گفتن نیست، به همین دلایل ممکن است این حالت‌ها پیش بیاید.

از این موضوع من می‌خواهم یک نتیجه بگیرم. این نتیجه نشان می‌داد آقای پزشکیان شاید خیلی تمایل به بحث انتخابات و ورود به این مقوله را نداشت، اما برای مصلحت نظام، کشور و انتخابات قبول کرد به این عرصه در این برهه ورود کرده و برای آن تلاش کند.

این برداشتی است که من از رفتار آقای پزشکیان کردم. اما نه اینکه بگویم ایشان اصلا نمی‌خواست در این نشسست حضور داشته باشد. آقای پزشکیان خیلی حرف برای گفتن داشت. خوشبختانه حرف‌هایش را با صراحت گفت، مجری هم خیلی خوب استقبال کرد و خیلی هم خوب دم به دم آقای پزشکیان داد که این بحث ادامه پیدا کند.

عملا می‌توانم بگویم این مصاحبه شوی تبلیغاتی خیلی خوبی برای انتخابات بود. واقعا تحریک کننده و تهییج کننده بود. خیلی از مسائلی که خیلی‌ها را می‌توانست به این نتیجه برساند که من نمی‌خواهم رای بدهم، این برنامه می‌توانست هدفی که داشتند را به نتیجه برساند، خیلی تحت تاثیر قرار بگیرند که بیایند دوباره در گود انتخابات وارد شوند.

از نظر شما در این مصاحبه، زبان بدن آقای پزشکیان در چه سطحی است؟ شما چه نمره‌ای به ایشان می‌دهید؟

من نمره عالی نمی‌توانم به ایشان بدهم. به خاطر همان حرکات درماندگی که مشخص بود. امیدوارم شما تعریف آن را متوجه شده باشید و این تعریف بیاید. یک وقت قصد جسارت به کسی نیست. این واژه‌ی قشنگی نیست اما اصطلاح است.

با توجه به استفاده از آن‌ها نمی‌توانیم بگوییم زبان بدن پرفکت و عالی و بی نقص بود. به عنوان کسی که این همه سال در زمینه‌ی سیاسی و دیپلماسی تجربه دارد، یک مقدار خسته بودن ایشان را می‌رساند و این مسئله را به عنوان یک نقطه ضعف در زبان بدن می‌توانیم ببینیم. اما به نظر من آقای پزشکیان به طور کلی خوب ظاهر شدند.

از کدام بخش‌های این مصاحبه لذت بردید؟ کدام رفتار زبان بدن آقای پزشکیان شما را تحت تاثیر قرار داد؟

در جاهایی آقای پزشکیان با اینکه بر روی صورتشان ماسک داشتند اما در موضوعی ندیدم روی آنچه که تاکید داشتند هیچوقت با نفرت صحبت کنند. ایشان وقتی تاکید می‌کردند فقط با خشم صحبت می‌کردند.

رابطه‌ی بین تاکید و خشم این است که خشم یعنی اراده‌ی انسان. وقتی خشم را در انقباض عضلات و بدن می‌بینیم که در دست ایشان زیاد و در چهره‌شان هم با اینکه ماسک داشتند دیده می‌شد، یعنی اراده و جدیتشان روی موضوعی بدون تعصب، یعنی عاقلانه و معقول فکر کردن و سازنده دنبال موضوعی بودن است.

ایشان خیلی کمتر گارد گرفتند و این خیلی رفتار حرفه‌ای بود. ما دوبار دیدیم که ایشان دست به سینه شود و گارد بگیرد. حتی یک جایی عقب نشینی هم می‌کردند که ما به این «عقب نشینی معنادار» می‌گوییم. یعنی عقب نشینی که همراه با دست به سینه نشستن باشد، ربطی به موضوعی نداشت که بخواهند آن را پنهان کنند.

مشخص است که در این مدت ایشان اراده ای بر روی تفکرات خودشان داشتند و با همان اراده کارش را انجام داده است. درست، اشتباه یا هرچه که بود، حد توان فکری ایشان همین بود و هرکسی هم همین است.

من کارشناس سیاسی نیستم که بگویم ایشان کارش خوب یا بد بوده است. فقط این را می‌توانم بفهمم کاری را که انجام داده بدون تعصب بوده و الان هم خیلی محکم و بااراده درباره‌ی آن حرف می‌زند و این یعنی سلامت فکری درباره‌ی کسی که کار خودش را انجام داده است.

در چهره‌ی مجری یک جاهایی نفرت را دیدیم. این نفرت یعنی تعصب. وقتی پای تعصب وسط می‌آید، عملا منطق باید دست و پایش را جمع کند و خیلی جاها آن کسی که تعصب نشان می‌دهد باید دنباله‌روی کند.

کسی که تعصب دارد یعنی در یکسری جاها یکسری چیزها را نمی‌داند اما چون افراد دیگری می‌گویند پس اوکی است. آقای پزشکیان این را نداشت. مجری هم البته حق داشت. بالاخره ایشان خیلی جوان هستند و تجربه‌ی آقای پزشکیان در این زمینه خیلی بیشتر است.

به نظرم آقای پزشکیان این برتری را داشت که هر صحبتی کرد اراده نشان داد. تعصب و کورنگری نشان نداد. حتی جایی که از ایشان سوال شد «شما انقلاب را اول انقلاب قبول داشتید که شاه باید برود یا نه»، ایشان وقتی به این مسئله پاسخ داد خیلی انقلابی و بعنوان یک انقلابی منطقی جواب داد نه یک انقلابی با دیدگاه‌های کورکورانه‌ی متعصب‌گونه.

وقتی ما می‌دیدیم مجری درباره‌ی یکسری موارد صحبت می‌کرد، در چهره‌ی ایشان تمسخر و نفرت می‌آمد. این‌ها مسائلی، درباره یک مسئله‌ی متعصب‌گونه است. صرفا از یک آدم جوان و خام می‌شود این‌ موارد را دید. البته الحق مجری هم واقعا خیلی خوب عمل کرد.

در بخش‌هایی از این مصاحبه، من چهره‌ی خبرنگار را می‌دیدم که موقعی که سوال می‌کند، سرشان پائین است و دارند به کاغذ‌ها نگاه می‌کنند. این را شما چطور تحلیل می‌کنید؟

این زبان بدن از بالا نگاه کردن است و دو معنا می‌تواند داشته باشد؛ یکی رو برگرداندن است. یک وقت‌هایی به بهانه‌ی نگاه کردن به کاغذها رو برگرداند.

ما وقتی روبرگرداندن را نشان می‌دهیم، یعنی حرف‌های طرف مقابل‌مان یا حرف‌های خودمان یا هردو را اصلا قبول نداریم. دوم اینکه وقتی که  مجری برنامه به کاغذها نگاه می‌کرد خیلی دنبال اعداد و ارقامی که از قبل نوشته بود، دنبال آن‌ها می‌گشت تا بتواند چیزهایی را که به عنوان موارد پرسشگری یا زیر سوال بردن آقای پزشکیان و اصلاح طلب‌ها را داشت نگاه کند و خیلی نگران بود که آن‌ها را از دست ندهد.

تحلیل زبان بدن

اما در یک جایی من دیدم کاملا از بالا برخورد کردند و این توهین آمیز است. وقتی کسی در جای مجری می‌نشیند، این رفتار توهین آمیز می‌شود. خیلی از زاویه‌ی بالا با آقای پزشکیان برخورد کرد و در جایی که من دیدم و حرفی که خودشان می‌زدند را هم قبول نداشتند و رو برگرداندند و به کاغذها نگاه کردند.

همان طور که عرض کردم، این دقیقا نشان می‌دهد که مجری از قبل دارد جهت‌دار صحبت می‌کند. فکر نمی‌کنم از اصولگرایان این چیز عجیبی باشد. چون اصولگرایان همیشه خیلی متعصب‌گونه و جهت‌دار صحبت می‌کنند.

در بخش‌هایی از مصاحبه راجع به این موضوع صحبت می‌کردند که «من مخالف استیضاح رئیس جمهور و وزیر هستم». این  صحبت‌ها از جانب یک نماینده مجلس است که خودشان هم قبلا وزیر بودند. در این بخش زبان بدن ایشان را چطور تحلیل می‌کنید؟

چه سوال خوبی کردید. کاملا یک پنهان‌کاری بزرگ پشت آن بود. اما از چه جنسی؟ ما یک نوع فریبکاری داریم که به آن فریبکاری غرور آمیز می‌گوییم. این نوع فریبکاری زمانی انجام می‌شود که فردی نه برای خود که برای مصلحت جامعه‌ای یا تعداد افرادی یا یک نفر دیگر، می‌آید به پنهان‌کاری و یا حتی دروغگویی دست می‌زند.

به نظر من آقای پزشکیان در اینجا داشت چیزی را پنهان می‌کرد. آن موضوعی که داشت پنهان می‌کرد این بود، اگر بخواهد با جایگاهی که به لحاظ سیاسی دارند درباره‌ی آن صحبت کند، مشکلی برایش پیش می‌آید و یا این صحبت‌ها اصلا صلاح نیست که گفته شود.

یعنی شما می‌گویید یک پنهان‌کاری قصدی بود؟

باید طور دیگری سوال را مطرح کنیم. این پنهان کاری که خدمتتان عرض می‌کنم از این جهت بود که بله قصدی در آن وجود داشت. اما این قصد به این جهت نبود که بخواهند کسی را گول بزنند یا بخواهند دروغ بگویند. بالاخره ایشان در مسائل سیاسی کشور دخیل هستند.

دلیلی ندارد مسائل سیاسی کشور را همه‌ی مردم بدانند و در یک رسانه درباره‌ی آن صحبت شود. بعضی از موضوع‌ها هست، اگر کسی بخواهد توضیح دهد باید ۴۰ سال را توضیح دهد و حداقل ۴۰ ساعت برنامه نیاز دارد.

منظور من این است، ایشان چیزهایی را در این مورد نگفتند. یک مسائلی بود که صلاح ندیدند بگویند. نه اینکه بخواهند مجری را گول بزنند و مثلا مجری را ساکت کنند یا مردم را گول بزنند. حس می‌کنم خودشان معذب بودند و این معذب بودن در کلامشان هم جاری بود. بارها هم گفتند و به آن اشاره کردند و آن لحظه در رفتارشان کاملا دیده می‌شد.

همین بود که مجری هم درک کرد. دقیقه‌ی ۲۹ مجری زبان بدنش را باخت اما بعد خود را جمع و جور کرد و دوباره از طریق اطلاعات آماری که به ایشان داده می‌شد توانست تقابل کند.

نقاط قوت مجری در مقابل آقای پزشکیان چه بوده است؟

نقاط قوت مجری این بود که کمترین حرکات را نشان می‌داد. یعنی به عنوان یک مجری هیجانات ایشان خیلی درونی‌تر بود. البته برای من نه، برای انظار عمومی. من کارم این است که ریزترین حرکات چهره و بدن را تحلیل کنم و برای من حرکاتشان خیلی درشت بود اما به عنوان یک مجری جناحی متاثر، حرکات و کنترلشان خوب بود.

نکته دیگر اینکه خیلی صادقانه به دنبال صلاح مملکت بودند. این را در رفتارشان می‌فهمیدیم. جایی که ناامید می‌شد به خاطر این نبود که بخواهد به کسی صدمه‌ای بزند. یعنی از دید خودشان خیلی خیرخواهانه داشتند برای صلاح مملکت تلاش می‌کردند و این در حرکات، رفتار، حرف‌هایشان مشخص بود و هنوز آنقدر آدم سیاستمدار پیچیده‌ای نبودند.

موضوع دیگری در پایان است؟

موضوعی که آقای پزشکیان خیلی به آن اعتقاد داشتند این بود که گفتند من برنامه‌ای داشتم که همه‌ی مردم تحت پوشش آن برنامه رفاهی قرار بگیرند. به این خیلی اعتقاد داشتند، راست می‌گفتند و در این موضوع هم خیلی خشمگین شدند. انگار واقعا نگذاشتند این اتفاق رقم بخورد.

مورد دیگر که ما می‌توانیم در فشار متعصب گونه از سمت مجری و گروه حزبی ایشان ببینیم، آقای ثابتی گفتند حرف‌هایمان به هم نزدیک می‌شود و داریم یکی می‌شویم، انگار با این حرف دارند به زور به خورد آقای پزشکیان یا جامعه می‌دادند، که هرجا حرف‌هایمان با شما یکی شود یعنی حرفی را که ما می‌گوییم شما هم بزنید، درست است وگرنه مسیر اشتباه است. این کاملا در رفتارشان واضح بود و اصلا نیازی به زبان بدن نبود که بعدا در دقیقه ۳۰:۲۸ هم به ناامیدی رسیدند.

یک موضوع دیگر از آقای پزشکیان در پاسخ به این سوال که مجری پرسید آیا فکر می‌کنید آمریکا تحریم ها را لغو می‌کند؟ آقای پزشکیان گفتند نمی‌دانم و طوری پاسخ دادند که انگار اصلا با این موضوع و مباحث مربوط به آن درگیر نیستند و هیچ حدس و گمانی ندارند. قسمت اول حقیقی بود که نمی‌دانستند اما قسمت دوم را پنهان کردند و علت آن، اضطراب شدید نسبت به این موضوع و نشدن آن بود.

دست‌های مردّد ایشان در زیر میز با گردن و سر ایشان که متمایل به یک سمت است نشان از امید روی خط مرز ایشان به این موضوع می‌دهد و اینکه برایشان اهمیت بسیار بسیار زیادی است.

متن کامل این تحلیل در تاریخ 14 اسفند ۱۳۹۹ در وب‌سایت انصاف‌نیوز منتشر گردیده است.

لینک مقاله تحلیلی

بررسی زبان بدن سیاستمداران – بخش 1

بررسی زبان بدن سیاستمداران: از حالت مانیایی احمدی‌نژاد تا خشکی روحانی

احمدی‌نژاد روحانی ترامپبابک مجیدی، انصاف نیوز: محسن عبدالهیان متخصص زبان بدن می‌گوید: «زبان بدن روحانی و ترامپ هیچ فرقی با هم دیگر ندارند و روحانی وقتی می‌خواهد سخنرانی کند انگار در جایی قهر کرده و با حالت خشک و بدنی منقبض می‌آید سخنرانی می‌کند» او همچنین در مورد احمدی نژاد می‌گوید: «حالت‌های مانیایی و شیدایی ایشان بسیار مشکوک است».

عبداللهیان اما در ادامه اشاره می‌کند که: در ایران فقط سیدمحمد خاتمی به نسبت روسای جمهور ایران خوش رفتار و صادقانه بود. و آقای روحانی سعی می‌کند با الگو برداری از رفتارهای آقای خاتمی به ایشان نزدیک باشد.

زبان بدن برای روسای جمهور یک نکته بسیار مهم در کار سیاستمداران است. زبان بدن زبان غیر کلامی هر فردی در دنیاست اما در سیاست‌مداران به نوعی است که می‌توان با داشتن علم آن بسیاری از حالت‌های آن‌ها را آنالیز کرده و پی به حرف‌های غیر کلامی آنان برد. در دنیا زبان بدن باراک اوباما، ولادمیر پوتین و آنجلا مرکل به عنوان دقیقترین رفتارهای زبان بدن سیاستمداران به شمار می‌رود.

به بهانه‌ی پخش مناظرات انتخاباتی ایالات متحده -میان ترامپ و بایدن- برای بررسی این موضوع و همچنین تحلیل زبان بدن سیاستمداران ایرانی -مخصوصا روسای جمهور- به دنبال یک متخصص زبان رفتیم. محسن عبدالهیان دکترای تخصصی زبان بدن از آمریکا که سابقه همکاری با ناجا را نیز دارد در گفت‌وگو با انصاف نیوز به آنالیز زبان بدن سیاستمداران ایرانی و خارجی پرداخته است که متن کامل گفتگو را در زیر می‌خوانید:

انصاف نیوز: تعریف زبان بدن چیست، از کجا شروع شده و مفهوم علمی آن چیست؟

چرا؟

به عنوان مثال در نظریه‌های کلاسیک زبان بدن، کسی که کف دستش بالاست و رو به بالا صحبت می‌کند، نشان از صداقت دارد. من خودم که سال‌هاست مشغول به تدریس زبان بدن بوده و روی آن تحقیق کردم، اگر دروغ هم بگویم می‌توانید کف دستانم را رو به بالا ببینید. من این را به بچه‌های بازیگری آموزش می‌دهم. طوری می‌توانند به شما دروغ بگویند که می‌توانید آن دروغ را بیشتر از صد حقیقت باور کنید.

مورد بعدی این است که ما وقتی وارد زبان صورت می‌شویم، یعنی نوع تفکر را می‌شناسیم و بعد تاثیری که روی احساسات می‌گذارد و بعد در حالت چهره، صدا و بیان چه تاثیری می‌گذارد، این اتفاق است که به ما کدهای درست را می‌دهد. یعنی فقط یک حرکت بدن به ما اطلاعات نمی‌دهد، حالت چهره، نوع تنفس و نوع بیانی که داریم، همه‌ی این‌ها را کنار هم می‌گذاریم.

اگر یکدیگر را تایید کنند، می‌توانیم برداشت درست‌تری داشته باشیم. فقط اگر بخواهیم به تنهایی به رفتار بدن نگاه کنیم، امکان اشتباه زیاد است. و انقدر گوناگونی زیاد است، فرهنگ هم می‌تواند روی بدن تاثیر بگذارد، اما روی حالت‌های چهره نمی‌تواند. وقتی حالت‌های چهره و رفتارهای بدن با هم درنظر گرفته می‌شود، می‌آییم و ریشه را پیدا می‌کنیم. چه احساسی برانگیخته شده که مخاطب این حالت چهره و رفتار بدن را نشان می‌دهد؟

وقتی آن را بفهمیم انگار از یک معادله‌ی سه مجهولی، دوتا از مجهول‌ها را پیدا کردیم. پس می‌توانیم به مجهول آخر که تفکر است برسیم. می‌فهمیم چه افکاری در ذهن این آدم بوده که این احساسات در او برانگیخته شده تا این حالت‌ها را بروز داده است. این است که می‌توانیم تشخیص دقیق‌تری داشته باشیم. اگر هم دقیقا به تفکر طرف مقابل نرسیم، می‌توانیم در یک جا شک کنیم، بررسی‌ها را بیشتر کرده و در جایی دیگر شک‌هایمان را برطرف کنیم.

وارد مسئله سیاست شویم. چند وقت پیش مناظره‌ی بایدن و ترامپ برگزار شد. کدام یک از کاندیداها توانستند در مناظره زبان بدن بهتری را به نمایش بگذارند؟ لحنی که آقای بایدن درباره‌ی ترامپ به کار برد و گفت خفه شو و… با انتقاداتی روبرو شد، اما زبان بدن‌شان چطور تفسیر می‌شود؟

بگذارید کمی اصولی‌تر و اساسی‌تر درباره‌ی این موضوع صحبت کنیم. به رفتارها و حرکات آقای ترامپ قبل از این مناظره برگردیم، ایشان به واسطه‌ی اینکه همیشه در راس یک سیستم تجاری قدرتمند بوده و فقط همیشه فرمان می‌داد و هیچوقت فرمانبردار نبوده، صبر ناشی از فرمانبرداری را هیچوقت تجربه نکرده است. ایشان فقط تجربه‌ی صبر در معاملات را دارد. کمتر وادار شده در جایی صبر کند. اگر هم مجبور شده است که جایی صبر کند، احتمالا بعدا به دفترش رفته و با فحش دادن خودش را تخلیه کرده است. به همین خاطر، ایشان آدم کم صبری است و اصلا دیپلمات نیست.

یک آدم سیاسی اولین چیزی که یاد می‌گیرد این است که در کجا و چقدر باید صبر کند. آدم‌هایی که پله پله از لایه‌های پایین در سیاست بالا آمدند و سیاست را طی

کرد‌‌ه‌اند، یکی از بزرگترین سیاست‌ها صبر و سکوت است. این آدم‌ها می‌توانند صبر و سکوت کنند که ترامپ این خصیصه را ندارد و یاد نگرفته است.  اما به شدت فکر اقتصادی قوی دارد. شاید ترامپ از آن دسته افرادی باشد که انگار می‌تواند هرچه بدهی بیشتری داشته باشد، از آن درآمد بیشتری به دست آورد.

این‌ها به رفتار بدن ترامپ چه ربطی دارد؟ ترامپ در این مدت بازی نکرده و خودش بوده است. «خیلی سریع این کار را انجام دهیم و چرا باید فوت زمان داشته باشیم؟! مرگ زمان یعنی مرگ پول، ثروت، هزینه بالا و ما باید آنچه را که می‌توانیم باسرعت بالا انجام دهیم؟!»

کاری نداریم که آیا تفکرات او درست یا غلط است. من آنقدر سواد سیاسی ندارم تا بخواهم ایشان را نقد کنم. اما به لحاظ این نوع حرکتی که بدن و حالت‌های چهره ایشان دارد، ترامپ خودش بود. اگر ما این مناظره را که به توهین، بی‌احترامی و مشاجره رسید در نظر بگیریم، به این دلیل بود که بایدن توسط مشاورین و آموزگارانش، آماده شده بود.

برای اینکه شما باید بتوانی گوی و میدان را از ترامپ بگیری. چرا؟ چون ترامپ بلند و تندتند حرف می‌زند، رفتار بدنش رو به جلو و تهاجمی است. بخاطر همین اگر شما بخواهی آرام حرف بزنی، اجازه صحبت کردن به شما را نمی‌دهد. شما باید بلند حرف بزنید و مثل خودش صحبت کنید. حتی به او پرخاش کرده و اگر در حرفت می‌پرد شما هم وسط حرفش بپرید. دقیقا مثل خودش برخورد کن تا بتوانی گوی و میدان را از او بگیری.

آقای بایدن، در آنجا یکدفعه به نظرش رسید که برگردد و بگوید خفه شو. ما این اتفاقات را داریم. من مشاوره‌ها و آموزش‌های زیادی داشتم. در یک جا، من به عنوان آموزگار مثال زدم، اگر طرف دستش را زودتر بلند کرد تو زودتر به صورتش بزن و او هم رفته و این کار را کرده است. چه بسا برای بایدن یک همچین اتفاقی افتاده باشد. می‌خواست با ترامپ مقابله به مثل کند که آن مناظره تبدیل به مشاجره و مسائل این چنینی شد. اما بعدا دیدیم به محض اینکه ترامپ خبر مریضی‌اش را اعلام کرد،

بایدن اولین کسی بود که پیام داد و گفت ما رقیبیم اما در عین حال نمی‌خواهیم اتفاق بدی برایت بیافتد در این نوع مقایسه، بایدن به نسبت ترامپ آدم محترم‌تر و آرام‌تری است. نمی‌خواهم به کسی برچسب محترم و نامحترم بزنم.

در مناظره‌ی چهار سال قبل ترامپ با هیلاری کلینتون، هیلاری کلینتون اصلا به او نگاه نمی‌کرد و نگاهش به مجری مناظره بود و رفتاری که با ترامپ داشت به گونه‌ای بود که انگار دارد با یک پسربچه رفتار می‌کند. مشابه این رفتار را هم بایدن داشت. انگار که ترامپ در مواجهه با این دو فرد یک آدم اشتباهی به نظر می‌رسد. اشتباهی از این نظر که ترامپ سیاسی نیست.

من مناظره‌ی قبلی ترامپ با کلینتون را ندیدم چون اشتیاقی به مسائل سیاسی ندارم. اما چیزهایی که در کلیپ‌ها دیدم این است که ترامپ به واسطه‌ی اینکه یک مناظره کننده‌ی تجاری بود نه یک مناظره کننده‌ی سیاسی، همیشه یک آدم رئیس بوده و این رئیس نوع نگاهی که دارد، بانفوذ و آمرانه است.

یک نفر مثل هیلاری کلینتون، این را از مشاورانش یاد گرفته و آن‌ها تاکید کردند که اصلا به ترامپ نگاه نکن. چون اگر این گونه باشد، یک رئیس اعتماد به نفسش را از دست می‌دهد.

چرا؟

بخاطر اینکه رئیس‌ها وقتی با مرئوسین خودشان صحبت می‌کنند، مرئوسینشان حتما به آنها توجه می‌کنند. یعنی حتما به آنها نگاه می‌کنند. البته شاید جرئت نکنند توی چشمان رئیس نگاه کنند، اما حداقل در صورتش نگاه می‌کنند. اما رئیس دقیقا چشمانش را می‌بیند که کجا را نگاه می‌کند.

اصولا وقتی کسی نگاهشان نکند، یکی از مبانی قدرت در ناخودآگاهشان را از دست می‌دهند و به طور ناخودآگاه نمی‌دانند چه شده است. انگار فردی از یک تک تیراندازی که نمی‌داند کجاست تیر بخورد. یا ماشینی که یکی از چرخ‌هایش کم باد است، تعادلش به هم می‌خورد. این می‌تواند به اعتماد به نفس صدمه بزند.

من فکر می‌کنم هیلاری کلینتون به این دلیل این کار را کرد. به نظر من ترامپ رفتار سیاسی را بلد نیست. خوش رفتارترین آدم سیاسی‌ای که دیدم اوباما بود. خوش رفتار که می‌گوییم، حتما به این معنا نیست که موفق‌ترین هم هستند.

تفاوت‌های بین اوباما و ترامپ را در چه میبینید؟

تفاوت‌های خیلی زیادی دارند.

با توجه به اینکه اوباما هم سیاستمدار نبود. اول حقوقدان بود و بعد وارد دنیای سیاست شد.

ترامپ هم سیاستمدار نیست. اما به نظرم، اوباما رفتار سیاسی، رفتار فیزیکی، حالت، چهره و تفکر سیاسی خیلی بیشتری داشته است. دلیل آن هم این است، در چندتا از ویدئوهایی که از اوباما دیدم، وقتی به او در مناظره‌ها و یا کمپین‌های تبلیغاتی‌اش توهین می‌شد، چقدر صبر و سکوت را پیشه می‌کرد.

حداقل ۱۰ الی ۱۵ ثانیه سکوت و خودش را آرام می‌کرد و بعد جواب می‌داد. اگر پاسخش محترمانه نبود باز هم بی‌احترامی نمی‌کرد. صبر و تحمل داشت.

ترامپ این صبر را ندارد و همیشه رئیس مآبانه رفتار می‌کند. از قبل برنامه ریزی می‌کند تا آن را اجرا کند. یک رئیس تجاری است، نه یک رئیس نظامی و سیاسی. من حتی نمی‌گویم مدیر سیاسی، رئیس تجاری.

تفاوت رئیس تجاری و مدیر تجاری در چیست؟

رئیس تجاری شاید بتواند هزاران مدیر تجاری را مدیریت کرده و آنها را در سیطره خودش داشته باشد اما به این معنا نیست که مدیر خیلی موفقی است. اتفاقا چون نمی‌تواند مدیر موفقی باشد، رئیس موفقی است. می‌تواند انگیزه‌های خوب نه فقط انگیزه روحی و روانی که حتی انگیزه مادی و معنوی را  ایجاد کند.

و اینکه سلسله مراتبی را ایجاد می‌کند تا فقط خودش با یک یا چند نفر در ارتباطی محدود باشد و آن یک یا چند نفر اگر هزاران زیرشاخه هم داشته باشند، هیچوقت کسی این آدم رئیس را نمی‌بیند. اینطور افراد، افرادی هستند که فقط هدف می‌گذارند و آن را بدست می‌آورند.

مدیران اغلب برای کسی مثل همین روسا کار می‌کنند. مدیران عملیاتی‌ترند و طور دیگری از جان و دل مایه می‌گذارند. روسا فرمانروایی می‌کنند و مثلا مذاکراتی را انجام می‌دهند که آدم‌های عادی نمی‌توانند.

بین رفتار و زبان بدن آقای ترامپ و آقای روحانی کدام یک توانسته‌اند موفق عمل کنند؟

هیچکدام. من چند وقت است که رئیس جمهور خوش رفتاری در جامعه‌مان ندیده‌ام. همان ایرادی که ما از ترامپ می‌گیریم: ما می‌گوییم او خیلی خودش است. رئیس بازی که در دستگاه تجاری خودش پیاده کرده، در کاخ سفید آورده است.

یک مشکل بزرگی که در رفتار و حرکات آقای روحانی می‌بینم، تفکرات احساسی است که به وضوح خودش را نشان می‌دهد. ایشان اگر با کشوری مشکل دارد و می‌آید سخنرانی کند انگار در خانه‌اش قهر است. با چهره‌ای گرفته، بدنی منقبض، یک سخنرانی خشک و بی روح می‌کند.

نمی‌توانیم خشک و بی روح حتی در جبهه جنگ از خودمان دفاع کنیم. علیرغم اینکه ما خیلی وقت‌ها خنده‌های بلند ایشان را دیده و شنیده‌ایم. اینها به خشکی که می‌گویم ربطی ندارد. مثلا در ماه محرم ایشان بصورت افسرده در جلسات حضور پیدا می‌کنند. این یک مورد از شباهتشان است. مورد دیگر این است که وقتی کارهایی خراب می‌شود، در عمده‌ی موارد یک آرامش خاطری در آنها می‌بینیم.

در پس همه‌ی اضطراب‌هایی که وجود دارد، یک لایه‌ی رویی نشان می‌دهند که هیچ خبری نیست و تقصیر من نبوده و تقصیر دیگران است. ترامپ این اتفاق را کمتر داشته یا حداقل من کمتر دیدم. اما این موضوع در آقای روحانی به وضوح دیده می‌شود. این البته برگرفته از یک مسئله دیگر هم هست. هر دو، بار خودشان را نه بعد از ریاست جمهوری، بلکه قبل از ریاست جمهوری بسته‌اند. قطعا در تصوراتشان این است که من هرچه در توانم بود را برای مملکتم انجام دادم. حالا هرچه خراب می‌شود تقصیر من نیست.

بعضی از اتفاقاتی که مثل حوادث بنزین افتاد، ایشان در کنفرانس مطبوعاتی آمدند، گفتند من صبح روز شنبه باخبر شدم و این گفتار را با لحن خنده بیان  کردند، آیا این نشانه‌ی تناقض رفتاری در چهره ایشان است؟

الکی موضوع را سخت نکنید. همانطور که ایشان وقتی با کشوری مشکل دارند و چهره‌شان طوری است که وقتی می‌خواهند در سازمان ملل سخنرانی کنند، انگار در خانه قهر کرده‌اند، همانطور هم که آقای روحانی گفتند، یک اتفاقی افتاده و مجبور بودیم این کار را بکنیم و شما دلخور نشوید. این را با خنده گفته که خیلی از آدم‌های سنتی هم این کار را می‌کنند.

در موضوع بنزین هم این کار را کردند اما چاره‌ای نداشتند. کار خوبی نبوده و همه متضرر شدیم اما راه دیگری هم نداشتند. ایشان نه، صدتا رئیس جمهور دیگر هم بودند، این کار را می‌کردند چون برنامه این بود. به نظرم ایشان طوری آمدند و با خنده صحبت کردند که انگار باید این اتفاق می‌افتاد.

آقای احمدی‌نژاد را چه طور تحلیل می‌کنید؟

اجازه بدهید من درباره‌ی ایشان حرفی نزنم. اگر می‌توانستم، سیستم پزشکی و درمانی را دعوت می‌کردم که ایشان را مورد بررسی قرار دهند. حالت‌های مانیایی و شیدایی ایشان بسیار مشکوک است. من در این زمینه تخصص ندارم که بخواهم حکم قطعی صادر کنم، اما به لحاظ رفتارشناختی و شناخت روح و روان انسان‌ها می‌خواهم بگویم که این رفتار حالت‌های مانیایی است.

چرا؟

به عنوان مثال، آن زمان که داستان هاله‌ی نور پیش آمد که بعدا ایشان آن را نقض کرد، این نقض یک دروغ بزرگ بود. ای کاش اصلا یک مدت درباره‌اش حرف نمی‌زد و می‌گفت که نمی‌خواهم درباره‌اش حرف بزنم. این شکلی خیلی بهتر از یاد می‌رفت.

در همین اواخر هم او به آنجلینا جولی توییت کرده که «درست میگی و ما با هم می‌توانیم کار کنیم». این آقای احمدی نژاد! این رفتارها اصلا قابل درک نیست. اتفاقات سال ۸۸ مگر فراموش شدنی است؟

درست است که شما هم مثل آقای روحانی و مثل همه‌ی رئیس جمهورهای قبل و بعد از این، یک چیزهایی به نظر خودتان از عهده‌تان خارج است. اما اینکه شما آمدید و مستقیما مردم را خس و خاشاک خواندید، حالا عوض شده است؟

حداقل از آقای ضرغامی یاد بگیرید. می‌گویند دخترها پلنگند و ما هم می‌نشینیم نگاه می‌کنیم و لذت می‌بریم. آقای ضرغامی در چند ویدئوی اخیر، یکدفعه یک چرخش ۱۸۰ درجه‌ای از خود نشان داده است. مشخص است که ایشان دارد برای انتخابات بازی‌های تبلیعاتی می‌کند. اما این در اختیار خودش است. به این شکل نیست که یکدفعه ایشان بالا بزند و جوگیر شود. من واقعا نمی‌دانم چه شد که آقای احمدی نژاد رئیس جمهور شد.

ادامه در بخش دوم

این مقاله در تاریخ 3 آبان 1399 در وب‌سایت انصاف‌نیوز منتشر گردیده است.

لینک مقاله