بررسی زبان بدن سیاستمداران – بخش 1
بررسی زبان بدن سیاستمداران: از حالت مانیایی احمدینژاد تا خشکی روحانی
بابک مجیدی، انصاف نیوز: محسن عبدالهیان متخصص زبان بدن میگوید: «زبان بدن روحانی و ترامپ هیچ فرقی با هم دیگر ندارند و روحانی وقتی میخواهد سخنرانی کند انگار در جایی قهر کرده و با حالت خشک و بدنی منقبض میآید سخنرانی میکند» او همچنین در مورد احمدی نژاد میگوید: «حالتهای مانیایی و شیدایی ایشان بسیار مشکوک است».
عبداللهیان اما در ادامه اشاره میکند که: در ایران فقط سیدمحمد خاتمی به نسبت روسای جمهور ایران خوش رفتار و صادقانه بود. و آقای روحانی سعی میکند با الگو برداری از رفتارهای آقای خاتمی به ایشان نزدیک باشد.
زبان بدن برای روسای جمهور یک نکته بسیار مهم در کار سیاستمداران است. زبان بدن زبان غیر کلامی هر فردی در دنیاست اما در سیاستمداران به نوعی است که میتوان با داشتن علم آن بسیاری از حالتهای آنها را آنالیز کرده و پی به حرفهای غیر کلامی آنان برد. در دنیا زبان بدن باراک اوباما، ولادمیر پوتین و آنجلا مرکل به عنوان دقیقترین رفتارهای زبان بدن سیاستمداران به شمار میرود.
به بهانهی پخش مناظرات انتخاباتی ایالات متحده -میان ترامپ و بایدن- برای بررسی این موضوع و همچنین تحلیل زبان بدن سیاستمداران ایرانی -مخصوصا روسای جمهور- به دنبال یک متخصص زبان رفتیم. محسن عبدالهیان دکترای تخصصی زبان بدن از آمریکا که سابقه همکاری با ناجا را نیز دارد در گفتوگو با انصاف نیوز به آنالیز زبان بدن سیاستمداران ایرانی و خارجی پرداخته است که متن کامل گفتگو را در زیر میخوانید:
انصاف نیوز: تعریف زبان بدن چیست، از کجا شروع شده و مفهوم علمی آن چیست؟
چرا؟
به عنوان مثال در نظریههای کلاسیک زبان بدن، کسی که کف دستش بالاست و رو به بالا صحبت میکند، نشان از صداقت دارد. من خودم که سالهاست مشغول به تدریس زبان بدن بوده و روی آن تحقیق کردم، اگر دروغ هم بگویم میتوانید کف دستانم را رو به بالا ببینید. من این را به بچههای بازیگری آموزش میدهم. طوری میتوانند به شما دروغ بگویند که میتوانید آن دروغ را بیشتر از صد حقیقت باور کنید.
مورد بعدی این است که ما وقتی وارد زبان صورت میشویم، یعنی نوع تفکر را میشناسیم و بعد تاثیری که روی احساسات میگذارد و بعد در حالت چهره، صدا و بیان چه تاثیری میگذارد، این اتفاق است که به ما کدهای درست را میدهد. یعنی فقط یک حرکت بدن به ما اطلاعات نمیدهد، حالت چهره، نوع تنفس و نوع بیانی که داریم، همهی اینها را کنار هم میگذاریم.
اگر یکدیگر را تایید کنند، میتوانیم برداشت درستتری داشته باشیم. فقط اگر بخواهیم به تنهایی به رفتار بدن نگاه کنیم، امکان اشتباه زیاد است. و انقدر گوناگونی زیاد است، فرهنگ هم میتواند روی بدن تاثیر بگذارد، اما روی حالتهای چهره نمیتواند. وقتی حالتهای چهره و رفتارهای بدن با هم درنظر گرفته میشود، میآییم و ریشه را پیدا میکنیم. چه احساسی برانگیخته شده که مخاطب این حالت چهره و رفتار بدن را نشان میدهد؟
وقتی آن را بفهمیم انگار از یک معادلهی سه مجهولی، دوتا از مجهولها را پیدا کردیم. پس میتوانیم به مجهول آخر که تفکر است برسیم. میفهمیم چه افکاری در ذهن این آدم بوده که این احساسات در او برانگیخته شده تا این حالتها را بروز داده است. این است که میتوانیم تشخیص دقیقتری داشته باشیم. اگر هم دقیقا به تفکر طرف مقابل نرسیم، میتوانیم در یک جا شک کنیم، بررسیها را بیشتر کرده و در جایی دیگر شکهایمان را برطرف کنیم.
وارد مسئله سیاست شویم. چند وقت پیش مناظرهی بایدن و ترامپ برگزار شد. کدام یک از کاندیداها توانستند در مناظره زبان بدن بهتری را به نمایش بگذارند؟ لحنی که آقای بایدن دربارهی ترامپ به کار برد و گفت خفه شو و… با انتقاداتی روبرو شد، اما زبان بدنشان چطور تفسیر میشود؟
بگذارید کمی اصولیتر و اساسیتر دربارهی این موضوع صحبت کنیم. به رفتارها و حرکات آقای ترامپ قبل از این مناظره برگردیم، ایشان به واسطهی اینکه همیشه در راس یک سیستم تجاری قدرتمند بوده و فقط همیشه فرمان میداد و هیچوقت فرمانبردار نبوده، صبر ناشی از فرمانبرداری را هیچوقت تجربه نکرده است. ایشان فقط تجربهی صبر در معاملات را دارد. کمتر وادار شده در جایی صبر کند. اگر هم مجبور شده است که جایی صبر کند، احتمالا بعدا به دفترش رفته و با فحش دادن خودش را تخلیه کرده است. به همین خاطر، ایشان آدم کم صبری است و اصلا دیپلمات نیست.
یک آدم سیاسی اولین چیزی که یاد میگیرد این است که در کجا و چقدر باید صبر کند. آدمهایی که پله پله از لایههای پایین در سیاست بالا آمدند و سیاست را طی
کردهاند، یکی از بزرگترین سیاستها صبر و سکوت است. این آدمها میتوانند صبر و سکوت کنند که ترامپ این خصیصه را ندارد و یاد نگرفته است. اما به شدت فکر اقتصادی قوی دارد. شاید ترامپ از آن دسته افرادی باشد که انگار میتواند هرچه بدهی بیشتری داشته باشد، از آن درآمد بیشتری به دست آورد.
اینها به رفتار بدن ترامپ چه ربطی دارد؟ ترامپ در این مدت بازی نکرده و خودش بوده است. «خیلی سریع این کار را انجام دهیم و چرا باید فوت زمان داشته باشیم؟! مرگ زمان یعنی مرگ پول، ثروت، هزینه بالا و ما باید آنچه را که میتوانیم باسرعت بالا انجام دهیم؟!»
کاری نداریم که آیا تفکرات او درست یا غلط است. من آنقدر سواد سیاسی ندارم تا بخواهم ایشان را نقد کنم. اما به لحاظ این نوع حرکتی که بدن و حالتهای چهره ایشان دارد، ترامپ خودش بود. اگر ما این مناظره را که به توهین، بیاحترامی و مشاجره رسید در نظر بگیریم، به این دلیل بود که بایدن توسط مشاورین و آموزگارانش، آماده شده بود.
برای اینکه شما باید بتوانی گوی و میدان را از ترامپ بگیری. چرا؟ چون ترامپ بلند و تندتند حرف میزند، رفتار بدنش رو به جلو و تهاجمی است. بخاطر همین اگر شما بخواهی آرام حرف بزنی، اجازه صحبت کردن به شما را نمیدهد. شما باید بلند حرف بزنید و مثل خودش صحبت کنید. حتی به او پرخاش کرده و اگر در حرفت میپرد شما هم وسط حرفش بپرید. دقیقا مثل خودش برخورد کن تا بتوانی گوی و میدان را از او بگیری.
آقای بایدن، در آنجا یکدفعه به نظرش رسید که برگردد و بگوید خفه شو. ما این اتفاقات را داریم. من مشاورهها و آموزشهای زیادی داشتم. در یک جا، من به عنوان آموزگار مثال زدم، اگر طرف دستش را زودتر بلند کرد تو زودتر به صورتش بزن و او هم رفته و این کار را کرده است. چه بسا برای بایدن یک همچین اتفاقی افتاده باشد. میخواست با ترامپ مقابله به مثل کند که آن مناظره تبدیل به مشاجره و مسائل این چنینی شد. اما بعدا دیدیم به محض اینکه ترامپ خبر مریضیاش را اعلام کرد،
بایدن اولین کسی بود که پیام داد و گفت ما رقیبیم اما در عین حال نمیخواهیم اتفاق بدی برایت بیافتد در این نوع مقایسه، بایدن به نسبت ترامپ آدم محترمتر و آرامتری است. نمیخواهم به کسی برچسب محترم و نامحترم بزنم.
در مناظرهی چهار سال قبل ترامپ با هیلاری کلینتون، هیلاری کلینتون اصلا به او نگاه نمیکرد و نگاهش به مجری مناظره بود و رفتاری که با ترامپ داشت به گونهای بود که انگار دارد با یک پسربچه رفتار میکند. مشابه این رفتار را هم بایدن داشت. انگار که ترامپ در مواجهه با این دو فرد یک آدم اشتباهی به نظر میرسد. اشتباهی از این نظر که ترامپ سیاسی نیست.
من مناظرهی قبلی ترامپ با کلینتون را ندیدم چون اشتیاقی به مسائل سیاسی ندارم. اما چیزهایی که در کلیپها دیدم این است که ترامپ به واسطهی اینکه یک مناظره کنندهی تجاری بود نه یک مناظره کنندهی سیاسی، همیشه یک آدم رئیس بوده و این رئیس نوع نگاهی که دارد، بانفوذ و آمرانه است.
یک نفر مثل هیلاری کلینتون، این را از مشاورانش یاد گرفته و آنها تاکید کردند که اصلا به ترامپ نگاه نکن. چون اگر این گونه باشد، یک رئیس اعتماد به نفسش را از دست میدهد.
چرا؟
بخاطر اینکه رئیسها وقتی با مرئوسین خودشان صحبت میکنند، مرئوسینشان حتما به آنها توجه میکنند. یعنی حتما به آنها نگاه میکنند. البته شاید جرئت نکنند توی چشمان رئیس نگاه کنند، اما حداقل در صورتش نگاه میکنند. اما رئیس دقیقا چشمانش را میبیند که کجا را نگاه میکند.
اصولا وقتی کسی نگاهشان نکند، یکی از مبانی قدرت در ناخودآگاهشان را از دست میدهند و به طور ناخودآگاه نمیدانند چه شده است. انگار فردی از یک تک تیراندازی که نمیداند کجاست تیر بخورد. یا ماشینی که یکی از چرخهایش کم باد است، تعادلش به هم میخورد. این میتواند به اعتماد به نفس صدمه بزند.
من فکر میکنم هیلاری کلینتون به این دلیل این کار را کرد. به نظر من ترامپ رفتار سیاسی را بلد نیست. خوش رفتارترین آدم سیاسیای که دیدم اوباما بود. خوش رفتار که میگوییم، حتما به این معنا نیست که موفقترین هم هستند.
تفاوتهای بین اوباما و ترامپ را در چه میبینید؟
تفاوتهای خیلی زیادی دارند.
با توجه به اینکه اوباما هم سیاستمدار نبود. اول حقوقدان بود و بعد وارد دنیای سیاست شد.
ترامپ هم سیاستمدار نیست. اما به نظرم، اوباما رفتار سیاسی، رفتار فیزیکی، حالت، چهره و تفکر سیاسی خیلی بیشتری داشته است. دلیل آن هم این است، در چندتا از ویدئوهایی که از اوباما دیدم، وقتی به او در مناظرهها و یا کمپینهای تبلیغاتیاش توهین میشد، چقدر صبر و سکوت را پیشه میکرد.
حداقل ۱۰ الی ۱۵ ثانیه سکوت و خودش را آرام میکرد و بعد جواب میداد. اگر پاسخش محترمانه نبود باز هم بیاحترامی نمیکرد. صبر و تحمل داشت.
ترامپ این صبر را ندارد و همیشه رئیس مآبانه رفتار میکند. از قبل برنامه ریزی میکند تا آن را اجرا کند. یک رئیس تجاری است، نه یک رئیس نظامی و سیاسی. من حتی نمیگویم مدیر سیاسی، رئیس تجاری.
تفاوت رئیس تجاری و مدیر تجاری در چیست؟
رئیس تجاری شاید بتواند هزاران مدیر تجاری را مدیریت کرده و آنها را در سیطره خودش داشته باشد اما به این معنا نیست که مدیر خیلی موفقی است. اتفاقا چون نمیتواند مدیر موفقی باشد، رئیس موفقی است. میتواند انگیزههای خوب نه فقط انگیزه روحی و روانی که حتی انگیزه مادی و معنوی را ایجاد کند.
و اینکه سلسله مراتبی را ایجاد میکند تا فقط خودش با یک یا چند نفر در ارتباطی محدود باشد و آن یک یا چند نفر اگر هزاران زیرشاخه هم داشته باشند، هیچوقت کسی این آدم رئیس را نمیبیند. اینطور افراد، افرادی هستند که فقط هدف میگذارند و آن را بدست میآورند.
مدیران اغلب برای کسی مثل همین روسا کار میکنند. مدیران عملیاتیترند و طور دیگری از جان و دل مایه میگذارند. روسا فرمانروایی میکنند و مثلا مذاکراتی را انجام میدهند که آدمهای عادی نمیتوانند.
بین رفتار و زبان بدن آقای ترامپ و آقای روحانی کدام یک توانستهاند موفق عمل کنند؟
هیچکدام. من چند وقت است که رئیس جمهور خوش رفتاری در جامعهمان ندیدهام. همان ایرادی که ما از ترامپ میگیریم: ما میگوییم او خیلی خودش است. رئیس بازی که در دستگاه تجاری خودش پیاده کرده، در کاخ سفید آورده است.
یک مشکل بزرگی که در رفتار و حرکات آقای روحانی میبینم، تفکرات احساسی است که به وضوح خودش را نشان میدهد. ایشان اگر با کشوری مشکل دارد و میآید سخنرانی کند انگار در خانهاش قهر است. با چهرهای گرفته، بدنی منقبض، یک سخنرانی خشک و بی روح میکند.
نمیتوانیم خشک و بی روح حتی در جبهه جنگ از خودمان دفاع کنیم. علیرغم اینکه ما خیلی وقتها خندههای بلند ایشان را دیده و شنیدهایم. اینها به خشکی که میگویم ربطی ندارد. مثلا در ماه محرم ایشان بصورت افسرده در جلسات حضور پیدا میکنند. این یک مورد از شباهتشان است. مورد دیگر این است که وقتی کارهایی خراب میشود، در عمدهی موارد یک آرامش خاطری در آنها میبینیم.
در پس همهی اضطرابهایی که وجود دارد، یک لایهی رویی نشان میدهند که هیچ خبری نیست و تقصیر من نبوده و تقصیر دیگران است. ترامپ این اتفاق را کمتر داشته یا حداقل من کمتر دیدم. اما این موضوع در آقای روحانی به وضوح دیده میشود. این البته برگرفته از یک مسئله دیگر هم هست. هر دو، بار خودشان را نه بعد از ریاست جمهوری، بلکه قبل از ریاست جمهوری بستهاند. قطعا در تصوراتشان این است که من هرچه در توانم بود را برای مملکتم انجام دادم. حالا هرچه خراب میشود تقصیر من نیست.
بعضی از اتفاقاتی که مثل حوادث بنزین افتاد، ایشان در کنفرانس مطبوعاتی آمدند، گفتند من صبح روز شنبه باخبر شدم و این گفتار را با لحن خنده بیان کردند، آیا این نشانهی تناقض رفتاری در چهره ایشان است؟
الکی موضوع را سخت نکنید. همانطور که ایشان وقتی با کشوری مشکل دارند و چهرهشان طوری است که وقتی میخواهند در سازمان ملل سخنرانی کنند، انگار در خانه قهر کردهاند، همانطور هم که آقای روحانی گفتند، یک اتفاقی افتاده و مجبور بودیم این کار را بکنیم و شما دلخور نشوید. این را با خنده گفته که خیلی از آدمهای سنتی هم این کار را میکنند.
در موضوع بنزین هم این کار را کردند اما چارهای نداشتند. کار خوبی نبوده و همه متضرر شدیم اما راه دیگری هم نداشتند. ایشان نه، صدتا رئیس جمهور دیگر هم بودند، این کار را میکردند چون برنامه این بود. به نظرم ایشان طوری آمدند و با خنده صحبت کردند که انگار باید این اتفاق میافتاد.
آقای احمدینژاد را چه طور تحلیل میکنید؟
اجازه بدهید من دربارهی ایشان حرفی نزنم. اگر میتوانستم، سیستم پزشکی و درمانی را دعوت میکردم که ایشان را مورد بررسی قرار دهند. حالتهای مانیایی و شیدایی ایشان بسیار مشکوک است. من در این زمینه تخصص ندارم که بخواهم حکم قطعی صادر کنم، اما به لحاظ رفتارشناختی و شناخت روح و روان انسانها میخواهم بگویم که این رفتار حالتهای مانیایی است.
چرا؟
به عنوان مثال، آن زمان که داستان هالهی نور پیش آمد که بعدا ایشان آن را نقض کرد، این نقض یک دروغ بزرگ بود. ای کاش اصلا یک مدت دربارهاش حرف نمیزد و میگفت که نمیخواهم دربارهاش حرف بزنم. این شکلی خیلی بهتر از یاد میرفت.
در همین اواخر هم او به آنجلینا جولی توییت کرده که «درست میگی و ما با هم میتوانیم کار کنیم». این آقای احمدی نژاد! این رفتارها اصلا قابل درک نیست. اتفاقات سال ۸۸ مگر فراموش شدنی است؟
درست است که شما هم مثل آقای روحانی و مثل همهی رئیس جمهورهای قبل و بعد از این، یک چیزهایی به نظر خودتان از عهدهتان خارج است. اما اینکه شما آمدید و مستقیما مردم را خس و خاشاک خواندید، حالا عوض شده است؟
حداقل از آقای ضرغامی یاد بگیرید. میگویند دخترها پلنگند و ما هم مینشینیم نگاه میکنیم و لذت میبریم. آقای ضرغامی در چند ویدئوی اخیر، یکدفعه یک چرخش ۱۸۰ درجهای از خود نشان داده است. مشخص است که ایشان دارد برای انتخابات بازیهای تبلیعاتی میکند. اما این در اختیار خودش است. به این شکل نیست که یکدفعه ایشان بالا بزند و جوگیر شود. من واقعا نمیدانم چه شد که آقای احمدی نژاد رئیس جمهور شد.
ادامه در بخش دوم
این مقاله در تاریخ 3 آبان 1399 در وبسایت انصافنیوز منتشر گردیده است.